شب یلدایلدا یکی از کهن‌ترین آیین‌هایی است که در جهان شناخته شده و قدمت آن چندان زیاد است که به‌واقع نمی‌توان تاریخ دقیقی برای آن درنظرگرفت.

 روزنامه شهروند: یلدا یکی از کهن‌ترین آیین‌هایی است که در جهان شناخته شده و قدمت آن چندان زیاد است که به‌واقع نمی‌توان تاریخ دقیقی برای آن درنظرگرفت؛ ولی با این همه این جشن را به دو سابقه مربوط می‌کنند که یکی از سوابق بازمی‌گردد به آیین مهرپرستی یا میترایی و دیگری براساس تحقیقات اخیر منتسب است به تولد شخصی به نام مهر که این آیین را از او دانسته‌اند. 


ولی به هر صورت آنچه از هر دو منظر قابل‌توجه است، این‌که در پایان ماه‌آذر یعنی در نخستین روز شروع زمستان که طویل‌ترین شب‌سال است از دورترین ایام موردتوجه ایرانیان بوده و در فرهنگ ایرانی به‌عنوان شب سیاهی که پایان آن سپید است، پیوسته موردتوجه بوده است.

 یلدا یکی از نمادی‌ترین آیین‌های ایرانی است که مثل نوروز و دیگر جشن‌های ایرانی مورد توجه همه کسانی است که نه‌تنها در محدوده جغرافیایی کنونی ایران بلکه در عرصه سرزمین‌هایی که فرهنگ ایرانی در آن جریان دارد و مساحت آن را باید چیزی حدود ١٠‌میلیون کیلومترمربع دانست،جشن گرفته‌می‌شود و مانند دیگر جشن‌های ایرانی عامل مهمی است که افراد خانواده و دوستان و نزدیکان را به گردهم جمع می‌آورد و موجب مودت و صمیمیت بیشتر درمیان افراد یک جامعه می‌شود.

این آیین که باید آن را یکی از سنت‌های بسیار دیرپای ایرانی دانست، امروزه با اندک تفاوت‌هایی نه‌تنها در محدوده یاد شده بلکه حتی در دنیای مسیحیت نیز به صورت شب تولد عیسای مسیح مشهور است.

 این معنا که پس از رواج مسیحیت و گسترش امپراتوری روم که رنگ مسیحی به خود گرفت، کنستانتین برای آن‌که بتواند با سرزمین پهناور ایران مقابله کند دست از مهرپرستی می‌شوید و به آیین مسیح روی می‌آورد. به این ترتیب آیین مهرپرستی در دنیای غرب، سر به مهر می‌شود و ظاهرا از میان می‌رود.

ولی این آیین به حضور خود در بطن جوامع شرقی و غربی ادامه می‌دهد. جالب است که ویل دورانت در کتاب تاریخ‌تمدن می‌گوید: هنوز بسیاری از آیین‌های ایرانی و اندیشه‌های برآمده از ایران به‌صورت‌هایی تازه حضور خود را در دیگر فرهنگ‌ها نشان می‌دهند.

 ازجمله آیین مهرپرستی و تقدس «نور» است که امروزه می‌بینیم به صورت‌ هاله‌ای در تمام ادیان بزرگ الهی بر گرد چهره اولیا و قدیسان ترسیم می‌شود یا در برخی از مناطقی که در حوزه فرهنگ ایرانی هستند، ازجمله در قزاقستان رسم است که هنگام نوروز، آفتاب را ستایش می‌کنند و سر تعظیم در برابر انوار آن‌که نشان از نور الهی دارد، فرود می‌آورند.

مانند عقاید مهرپرستی، نور را مبدأ و محرک دنیای زندگان می‌دانند و خورشید را «روزی‌رسان» می‌خوانند و مانند آیین میترایی پس از قربانی یک گاوِ نر خون آن را همانند پیروان این آیین، متبرک دانسته و با آن دایره‌ای به شکل خورشید بر پیشانی کودکانشان نقش می‌کنند و آن را خوش‌یمن می‌دانند.

حافظ هم با اشاره به این رسم کهن است که می‌گوید:

«بر جبین نقش کن از خون دلِ من خالی

تا بدانند که قربان تو کافرکیشم.»

امروزه پیکره ایزد مهر در موزه کلیسای واتیکان و چندین کلیسای جهان وجود دارد به‌طوری‌که باستان‌شناسان کشف کرده‌اند تاکنون ١٣٠ پرستشگاه مهری از دل خاک بیرون آمده است. از همه اینها گذشته، عقیده غالب درخصوص یلدا این است که آن را زمان تولد خورشید و فزایندگی نور می‌دانند.

 این نور همان است که در تمامی ادیان بزرگ به‌عنوان لطیف‌ترین عنصر موجود در جهان به خداوند تشبیه شده است و یلدا که واژه‌ای به معنای «زایش» است که می‌توان آن را در معنای تفسیری به مفهوم زایش خورشید یا نور دانست.

 این اندیشه در تفسیرات، تاثیرات مختلف داشته که یکی از آنها گرامی‌داشتن روز خورشید «sundey» است که آن را محترم و مقدس می‌شمارند و به آداب عبادی می‌پردازند.

 ایرانیان براساس اسناد موجود که شیخ اشراق شهاب‌الدین سهروردی که بر آن مهر تأیید می‌زند، نخستین قومی بودند که گفتند خداوند نور آسمان و زمین است و ایزد مهر را از این‌رو به‌عنوان خدای بزرگ گرامی می‌داشتند که بعد اشوزرتشت آن را از مرتبه خدایی فرو می‌کشد و در شمار ایزدان قرار می‌دهد و اهورا مزدا یا «خداوند جان و خرد» را جانشین آن می‌سازد.

سخن درباره آیین‌مهر فراوان است و علاقه‌مندان به تحقیق و مطالعه در این خصوص می‌توانند به کتاب نگرش‌های ایرانی که به همین قلم تالیف شده و حاوی همه اندیشه‌های برآمده از سرزمین ایران از آغاز تاکنون است، مراجعه کنند.

 اما آنچه در این‌جا قابل‌ذکر است این که از مطالعه و بررسی آیین‌های ایرانی این نتیجه حاصل می‌شود که روح ایرانی اصولا با شادی قرین است. 

چندان که در ظلمانی‌ترین اوقات هم در پی جنبه‌های نشاط‌انگیز زندگی است و سعی دارد بر این‌که حتی در تاریک و درازترین ظلمت‌ها نیز اسبابی فراهم آورد برای همبستگی، موانست و ایجاد همدلی و صمیمیت.

 این روحیه در ادب فارسی نیز به خوبی انعکاس یافته است. بسیاری از شاعران یلدا را از منظر شادی و امید نگریسته‌اند؛ برای مثال منوچهری در بیتی می‌گوید: تو جان لطیفی و جهان جسم کثیف است/ تو شمع فروزنده و گیتی شب‌یلدا.

به‌هرحال چنان که گفته شد، یلدا در فرهنگ ایرانی انگیزه‌ای شده‌است برای شاد زیستن و امید بستن به این‌که «پایان شب‌سیه سپید است» و به خلاف آنچه می‌گویند بالاتر از سیاهی رنگی نیست؛ رنگ دیگری هم ورای سیاهی هست و آن سپیدی است.

در این‌جا بی‌مورد نیست که گفته شود رمز ماندگاری سرزمینی کهن مانند ایران در همین پیوندها، با هم بودن‌ها، موانست‌های خانوادگی و مردمی و همبستگی و پیوندی است که آنان با سنت‌های خود دارند. سنت‌های ایرانی چنان‌که تاریخ ثابت کرده‌است از مهم‌ترین عوامل در حفظ وحدت و تمامیت ارضی این مرز پرگهر در طول تاریخی بسیار پرفرازونشیب بوده است.

یلدا بی‌گمان یکی از این آیین‌هاست در کنار نوروز، سده، مهرگان، چهارشنبه‌سوری، سیزده بدر و دیگر آیین‌های ایرانی که در زمانی خاص همه مردم این ملک، از کهتر و مهتر و شریف و وضیع را به‌رغم سرگشتگی و رنجوری و تنگناهای موجود، به آدابی خاص که شعر دلکش حافظ هم به آن افزوده شده، وامی‌دارد که نشان از هماهنگی و انسجام اقوام ایرانی دارد تا غم زمانه را در چشمه مهرانگیز روح ایرانی بشوید؛ آن هم در زمانه‌ای که اکنون همه به این نکته پی برده‌اند که: چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


موضوعات مرتبط: علمی ، ،
برچسب ها : ,,,,,


تاريخ : دو شنبه 30 آذر 1394 | 10:45 | نویسنده : علی رضا جعفری |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.